پس از کار, مدیر تصمیم به تماس با یک کارمند جدید, که او را دوست داشت بسیار. وعده کوه او و حقوق و دستمزد خوب, ورزش ها توافق به خواب با او یک بار. سپس عموی تصمیم گرفت همه چیز را از همسرش بگیرد و یک کراوات را در دفتر خود بست و حلقه ای را روی آلت تناسلی خود سکس کارگر خانه قرار داد تا در مقابل بانوی جوان هیچ مشکلی وجود نداشت. اما هنوز, حلقه کمی کمک نمی pissoon به همه پیچ و تابدار و خوردن ایستاده چرا که او لعنتی شد مدیر.