من دوست من را شگفت زده کرد و او را به پارک آبی و سكس درخانه جو در زمان, و یک جوان غرغر به بیرون انداخته شود. ما در اسلاید های مختلف سوار, و زمانی که هیچ مردم در اطراف وجود دارد, آنها عاشقانه در گره جفت. در نهایت, ما به خانه, و در جدول من نان خوردند و در مورد چگونه آن را یک آخر هفته سرد شده بود صحبت کردیم, کوچه بولینگ بعدی حتی تازه بود, تماشای بدون روندنج اند جالب تر شده است.