او شروع به رفتن به همسر سابق خود مارینا و لعنتی او. خروس خروس چربی من نمی تواند فراموش کند ، بنابراین او از من دعوت می کند تا به خودش برود. او همچنین مرا از صدمه زدن به من متهم, یا او فقط ممکن است به من روشن. مطمئن, من در یک کاندوم دمار از روزگارمان درآورد, لعنت به آن, شاید من تنها کسی بود که به چای می آید به یک فنجان ندارد و در همه نیست. خب ، با گذشت سکس خانه سالها ، و فاحشه سابقم اصلا عوض نميشه.